• وبلاگ : سيد محمد جواد ذاكر
  • يادداشت : امامت عامه
  • نظرات : 1 خصوصي ، 30 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    "اسحاق و سپس يعقوب را به او بخشيديم و همه را صالح و شايسته نموديم و آنها را امامانى قرار داديم كه به امر ما رهبرى كنند و انجام كارهاى نيك و همچنين خواندن نماز و دادن زكات را بدان ها وحى كرديم و آنان را از پرستش كنندگان ما بودند.(انبياء آيات 72 و 73)

    بنابر اين امامت هميشه در فرزندان (پاك و برگزيده) او بود تا اين كه خداى تعالى آن را به پيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله ارث داد و فرمود"

    " همانا سزاوارترين و نزديكترين مردم به ابراهيم كسانى هستند كه از او پيروى كرده و به اين پيامبر ايمان آورده و از او پيروى كنند و خدا ولى مؤمنان است.(آل عمران آيه 68)

    پس امامت مخصوص آن حضرت بود و او به دستور خداى تعالى آن را به عهده على عليه السلام گذاشت و سپس در ميان فرزندان برگزيده او كه خداوند به آنان علم و ايمان داده است جارى گشت... .سپس امام رضا فرمود: امامت زمام دين و مايه نظام مسلمين و موجب صلاح دنيا و عزت مؤمنان است. امامت ريشه نمو كننده اسلام و شاخه بلند آن است. امام حلال و حرام خدا را مى داند و در اجراى حدود اهلى قيام مى كند و از حريم دين دفاع مى كند و مردم را با حكمت و پند و موعظه نيكو و برهان قاطع به راه پروردگار دعوت مى نمايد.امام مانند خورشيد طالع و درخشانى است كه نورش گيتى را فرا گيرد و افقى است كه دست‌ها و ديدگان بدان نرسد. امام امين خدا در ميان خلقش و حجت او است بر بندگانش و جانشين او است و مردم را به سوى خدا دعوت مى كند. امام يگانه روزگار خويش است. كسى با او هم تراز نباشد و هيچ دانشمندى با او برابرى نكنند... . پس كيست كه بتواند به مقام معرفت امام برسد و يا امكان اختيار و انتخاب امام را داشته باشد؟ آيا گمان مىكنند كه امام را در غير خاندان رسالت مى توان پيدا كرد؟ به خدا كه خودشان را گول زده اند و بيهوده اى را آرزو كرده اند و از نردبان لغزنده اى بالا رفته اند. سپس امام عليه السلام به استناد به آيات قرآن كريم به اين مطلب اشاره مى كند كه بعد از آن كه پيامبر كسى را به عنوان امام معرفى كرد، طبق نص صريح قرآن،

    كسى را نرسد كه با آن به مخالفت برخيزد.(سوره احزاب آيه 36)