قلاده ساز عشق را گفتم که از جنس وفاقلاده اي سازد مرا نقشش انا کلب الرضا عو عو کنان بر درگهش بنهاده ام سر تا سحر در آرزوي استخوان بر گنبدش دارم نظر ولگرد بودم من ولي قلاده زد بر گردنم زين روست من عو عو کنان دم از ولايش ميزنم
به منم يه سر بزن