عكس زيبايي بود...
دلم پر است
پر از لحظه هاي باراني
پرم ز گريه
پر از گريه هاي طولاني
طلسم بغضم اگر بشکند ز دل تنگي
شکسته دل ترم از ابرهاي باراني
بيا به دامنم اي اشک لحظه اي بنشين
مگر غبار دلم را دوباره بنشاني
بيا که چشم به راهت نشسته ام اي اشک
بيا که با تو شبم مي شود چراغاني
شب است و خلوت و تنهايي و تلاطم درد
من و خيال تو گريه هاي پنهاني