عنوانهای هفتگانه امامت عامه - سید محمد جواد ذاکر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | معرفی | پست الکترونیک | پارسی بلاگ
اوقات شرعی

عنوانهای هفتگانه امامت عامه - سید محمد جواد ذاکر

عنوانهای هفتگانه امامت عامه (شنبه 85/9/18 ساعت 12:24 عصر)


خدا رحمت کنه آقاسیدجواد ذاکر

دوستان عزیز ادامه بحث امامت عامه که قرار شد عنوانهای هفتگانه را توضیح بدهم.

* 1 *
نیاز جامعه به مرکز و مدیر
بشر همیشه به این مسأله شناخت داشته است که جامعه و حتّى عائله چند نفرى اگر
بخواهند با داشتن حقوق متقابل و تبادل دست رنج ها، و همکاریهاى سالم و سازنده و
روابط متعادل، و آسایش بخش، زندگى کرده و از نظم و ترتیب و امنیّت و رفاه لازم
بر خوردار باشند به دو چیز نیاز دارند:
1ـ قانون جامع و برنامه هاى کافى
2ـ مدیریّت و زمامدارى و مرکز تصمیم گیرى و اجرائى مورد اعتماد
بدیهى است که بدون مدیریّت صالح و قاطع و نظام اداره، رفاه و امنیّت و مقاصد اساسى دنیا و آخرت انسان حاصل نمى شود. بشر، هم طعم تلخ بى نظمى را چشیده است و هم اثر موافق 
 و مساعد نظم و ترتیب را دیده است، لذا مدیریتى را که حافظ نظم و مجرى عدالت، و نگبهان مصالح و پاسدار حقوق عموم باشد لازم مى داند و از آن استقبال مى نماید.
مدینه فاضله وقتى تشکیل مى شود که افراد جامعه مانند اعضاء و قواى انسان واحد که تحت اداره و مدیریّت عقل قرار دارند و وحدتشان با یک نیروى مرکزى که هر عضو و قوّه اى را به کار مناسب مأمور مى سازد در تحت مدیریّت مطمئن و عاقل و عادل اداره شود که جریان امور را بر سیر منطقى و متناسب قرار دهد، وبین اعضاء همکارى ایجاد کند بدون اینکه خودش را بر سائرین تحمیل نماید یا آنها را در مسیر غیر مناسب و خارج از صلاحیّتشان وارد کند. واضح است هر چه این نقشه بیشتر عملى شود و هر چه مدیریّت از آگاهى لازم، بیشتر برخوردار باشد اغراض صحیح انسانى بیشتر تأمین مى گردد، و مشابهت نظام سیاست و اداره و تشریع 
 به نظام تکوین بیشتر مى شود.
* 2 *
شناخت مفهوم امامت
در بحث گذشته و بررسى نیاز جامعه به مدیریت و نظام اسلامى آن به این نتیجه رسیدیم که یگانه نظامى که مشروعیت دارد و به هیچ زمان و مکان اختصاص ندارد نظام امامت است که مثل کل اسلام که دین جهانى و ابدى است نظام جهانى و جاودانى اسلام است.
در این بحث، مقصود، شناخت مفهوم امامت است که چون پیرامون مفهوم لغوى و اصطلاحى آن در رساله اى جداگانه و در ضمن رساله هاى دیگر بر اساس آنچه از آیات قرآن مجید و احادیث استفاده مى شود توضیح داده ایم در اینجا فقط به مفهوم اصطلاحى آن که علماء علم کلام و اعتقادات
فرموده اند اکتفا مى کنیم.
یکى از تعریفاتى که دانشمندان و صاحب نظران و محققان علم کلام از امامت فرموده اند
 این است که:
«امامت ریاست عامّه بر امور دین و دنیاى مردم است به واسطه پیغمبر»
این تعریف، اگر چه به دلالت مطابقى شامل تمام ابعاد امامت نمى شود و از شناساندن سایر ابعاد متعاى آن غیر از ریاست بر امور دین و دنیاى جامعه خصوص به دلالت مطابقى و تضمنّى قاصر است امّا به این جهت به آنچه که مسأله امامت را مسأله اى بحث انگیز و سیاسى و مورد ردّ و قبول قرار داده و موجب شده است که سیاستمداران و زمامدارارن غاصب با آن در ستیز باشند، و آن را نفى نمایند یا آن را قبول کرده و از آن سوء استفاده نمایند مفهوم همین تعریف است.
لذا شیعیان که امامت را به نصّ پیغمبر 9 مى دانند این تعریف را گرچه گویاى تمام شؤون ائمّه اثنى عشر : و ولایت و امامت آنها که در احادیث صحیح شرح داده شده نیست مى پذیرند. زیرا نظر و عقیده آنها را در یکى از نقاط مهم و عمده امامت که ریاست و زعامت بر امور دین و دنیاى مردم است و متبادر از آیات و اخبار ولایت است روشن مى سازد.
در اینجا تمام مطلب در این است که امامت و ولایت به نصّ و نصب پیغمبر 9 از جانب خدا صورت
مى پذیرد و از ولایت مطلقه چنانکه روح مذهب شیعه است ارتباط دارد و عقیده به آن عقیده
توحید و تنزّه خدا را از شریک در تمام شؤون اُلوهیّت و ربوبیّت کامل مى گرداند. یا اینکه بدان
نصّ پیغمبر و انشاء ولایت از جانب خدا مردم مى توانند خود، صاحب این ریاست عامّه و ولایت
 بر امور دین و دنیا را تعیین کنند که لازم این حرف اگر شرک و نفى ولایت خدا بر این امر نباشد
 لا اقل مداخله در شأنى از شؤون مطلقه الهیّه بدون اذن او مى باشد و این تعریف با قید «به واسطه نبىّ» که همان نصّ و نصب نبىّ را مى رساند بیان کننده مذهب شیعه در امامت است چنانکه بدون مثل این قید و اکتفا به «ریاست عامّه بر امور دین و دنیا» بیان مذهب دیگران است  لذا در مقام تعریف امامت ائمه اثنى عشر : این تعریف کافى است و نقطه نظر شیعه را در جهتى که عمده اختلاف بین فریقین به آن منتهى مى شود و در کمال عقیده به توحید دخالت دارد روشن مى نماید، و غرض از تعریف هم همین است.مع ذلک ناگفته نماند که در تعریف امامت اگر بخواهیم آن را به معناى وسیعى که شامل امامت انبیاء هم مى شود تعریف کنیم باید قید «به واسطه نبىّ» به جمله اى که مناسب براى معنى باشد اصلاح شود.زیرا امام همانطور که ممکن است غیر پیغمبر باشد مثل ائمه طاهرین : که مقام پیغمبرى
نداشتند ممکن است پیغمبر باشد چنانکه در قرآن مجید حضرت ابراهیم و جمعى دیگر از پیامبران امام خوانده شده اند و ظاهر این است که اعطاى مقام امامت به پیغمبر بلند پایه اى مثل حضرت خلیل الرّحمان 7 پس از نبوّت و رسیدن او به مقام خِلّت بوده است، و چنانکه در مورد
 حضرت داوود ـ على نبینا وآله وعلیه السلام ـ مى فرماید : (إنا جعلناک خلیفة فی الارض  فاحکم بین الناس بالحق) = «همانا ما تو را در زمین، مقام خلافت دادیم پس در بین مردم به حق حکم کن» که ظاهر آن انشاء است نه اخبار. از سوى دیگر ممکن است شخصى پیغمبر باشد و این ریاست را نداشته باشد مثل بعضى از انبیاى بنى اسرائیل. بنا بر این قید «به واسطه پیغمبر» لزومى ندارد هر چند در مورد امامت غیر انبیاء چنانکه خواهم گفت به تنصیص و معرّفى نبىّ مى باشد و امام نیز تابع شرع نبىّ است و پیغمبرى که امام تابع او است صاحب مقام امامت نیز مى باشد. امّا معنى «به واسطه نبىّ» این نیست که امامت و ولایت امام جعل و نصب مستقل از جانب خداوند ندارد بلکه بر حسب آیات و احادیث، امامت امام مثل امامت نبىّ مستقلاً از جانب خدا محوّل مى باشد همانطور که ولایت پدر و جدّ پدرى نیز جعل و انشاء مستقل دارد و از جانب خدا است با این تفاوت که امامت پیغمبر به خودش وحى مى شود اما امامت امام به پیغمبر وحى مى شود و پیغمبر مأمور به ابلاغ است چنانکه از آیاتى مثل: (بلّغ ما اُنزل الیک من ربک ...) و (الیوم أکملت لکم دینکم ...)و (انما ولیکم الله ورسوله والذین آمنوا ...)استفاده مى شود.بنا بر آنچه گفته شد امامت در این معناى اعم، ریاست کلیّه بر امور دین و دنیاى مردم است به انشاء الهى و اعتبار شرعى که به پیغمبر وحى مى شود و بر حسب آیات و روایات، پیغمبر و امام در انتخاب خلیفه و جانشین و امام بعد از خود مستقل نیستند و اختیار ندارند چنانکه در تفسیر: (سأل سائل بعذاب واقع)روایتى است در کتابهاى شیعه و سنّى که وقتى مراسم نصب امیر المؤمنین 7 به ولایت و خلافت در غدیر خم برگزار شد حارث بن نعمان فهرى خدمت پیغمبر 9
عرض کرد به ما امر کردى که شهادت به وحدانیّت خدا و رسالت تو بدهیم شنیدیم و اطاعت کردیم، امر کردى که نماز بخوانیم اطاعت کردیم، به واجبات و فرائض امر کردى اطاعت
کردیم. سپس گفت به اینها اکتفا نکردى تا پسر عمویت را بلند کردى و بر ما ترجیح دادى
 آیا این را از جانب خودت مى گوئى یا از جانب خدا؟
حضرت رسول خدا 9 فرمود:
«والله الذی لا اله الا هو انه من أمر الله =
سوگند به خدائى که غیر از او نیست که آنچه
گفتم و انجام دادم به امر خدا بود».
حارث برگشت و مى گفت : «اللهم ان کان ما یقول محمد حقاً فامطر علینا حجارةً من السماء
 أو آتنا بعذاب ألیم = خدایا اگر آنچه مى گوید حق است بر ما از آسمان سنگ ببار یا عذاب دردناکى را بر ما بفرست». بر حسب روایت در همان زمان سنگى از آسمان بر سرش آمد و هلاک شد. از مجموع آنچه در تعریف امامت بیان شد مفهوم امامت به حسب اصطلاح و به حسب معناى اعم آن که شامل امامت انبیاء است شناخته شد و دانسته شد که نقطه مهمّ و حساسى که  از جهت کبرى و صغرى و کلى و مصداق مورد نظر و معرکه آراء و اختلاف انظار بوده است همان مفهوم اصطلاحى آن است و لذا با شناخت این مفهوم در مسأله امامت مهمترین موضوع مورد بحث و نقطه امتیاز فرقه محقّه امامیّه از طوائف دیگر مسلمین معلوم مى شود و
خلاصه آن این است که:
مدیریّت اسلامى و امامت و ریاست بر کلیّه امور دین و دنیاى مردم به اصطفاء و انتصاب خدا است که به وسیله پیغمبر و نصّ او اعلام و ابلاغ مى شود و روشن هاى دیگر در مدیریت و نظام و اداره به شکل هائى که در بین مسلمین پس از رحلت پیغمبر 9 جلو آمد و به شکل هاى گوناگونى که در جهان معاصر وجود دارد شرعى نمى باشد.

 


  • نویسنده: ترنه

  • حرفهای شنیدنی ( )

  • آمار بازدیدکنندگان
  • امروز: 4 بازدید
    دیروز: 10 بازدید
    کل بازدیدها: 207949
  • پیوندهای روزانه
  • شهرماه [330]
    سید [768]
    لحظه به لحظه (سبحان) [281]
    المهدی [334]
    زائر بقیع [284]
    دیوانگان حسین [901]
    [آرشیو(6)]

  • *زنده یاد ذاکر*
  • عنوانهای هفتگانه امامت عامه - سید محمد جواد ذاکر
    ترنه
  • سید جواد*حمیدعلیمی*
  • عنوانهای هفتگانه امامت عامه - سید محمد جواد ذاکر
  • عضویت دوستان
  •  

  • لینک دوستان ...

  • حوزه
  • لوگوی دوستان ...

  • مطالب بایگانی شده
  • مطالب ارشیو من
    میلاد پیامبراکرم (ص)
    آرشیو 18/9/85 الی 8/9/85
    هدیه
    بهار 1387
    زمستان 1386
    پاییز 1386
    تابستان 1386